وقتی باباجون فهمید که باباشده.........
سلام نی نی ِ ناز مامانی حالت چطوره عزیزم راستشو بخوای فعلا که نه چیزی ازت حس میکنم و نه باورم میشه که توی وجودمی ولی میدونم کم کم میشی تمام وجود مامانی میخوام از روزی که باباجون متوجه شد که تو اومدی بگم..... روزی که جواب آزمایش رو گرفتم ،وقتی داشتم برمی گشتم خونه یه پستونک هم خریدم. شب موقع اومدن بابا جواب آز و پستونک رو گذاشتم جلوی در ورودی که هر وقت در رو باز کرد چشمش بیفته به اونا و یه نامه هم روش گذاشتم با این متن: سلام باباجونی من اومدم! لطفا مواظب من و مامانی باش.... منهم برات دعا می کنم که همه کارهات رو به راه بشه...خداحافظ تا 8 ماه دیگه! خودمم رفتم و تو اتاق خواب قایم شدم! وقتی بابا در رو باز کرد چشمش به نامه ا...