خرید سیسمونی پرنس کاخ کوچیک مامان و بابا
سلام کوشولو موشولوی مامان
حالت خوبه؟ حسابی وروجک شدی ها واسه خودت! عزیزم روز به روز دارم بیشتر عاشقت میشمخدا نگهدارت باشه تا تو سالم و به موقع بیایی بغل مامانی و بابائی ان شاءا...
عزیزم کم کم دیگه به لطف شما دارم سنگین میشم و تصمیم گرفتم کارهای مقدمات ورود شما پرنس جوان رو به قصر کوچولوی من و باباب انجام بدم و دیگه ماههای آخر رو بیشتر استراحت کنم. این بود که من و بابا جون توی تعطیلات 14 و 15 خرداد خونه تکونی کردیم آخه من اسفند ماه نمی تونستم این کار رو بکنم چون شما عروسک مامانی خیلی کوشولو بودی ............ خلاصه خونه تکونی تموم شد (البته بیشتر کارها به دوش بابایی بود ! بیچاره خیلی خسته شد) و اما 5شنبه 23/خرداد/92 در یک حرکت انتحاری منو بابایی در طول یک تهران گردی و کرج گردی در یک روز سیسمونی شما رو گرفتیم...... اول رفتیم پاساژ مهتاش بازار (با اینکه پاساژ کوچیکیه و اجناس محدودی داره ولی همه چیز رو یکجا داره و البته با قیمت مناسب نسبت به جمهوری و بهار) و بعد رفتیم جمهوری و بعد برگشتیم کرج و کل کرج رو گشتیمواااااای خیلی خسته شدیم ولی عوضش خیالمون راحت شد و بیشتر چیزها رو برات خریدیم. البته لباسهای جیگیلی و کتابهات رو قبلا خریده بودم. مبارکت باشه عزیزم. راستی ست کالسکه کریرت رو که بین رنگ کرم قهوه ای و سورمه ای مردد بودیم ، نهایتا با بابا جون سر رنگ سورمه ای و نقره ای به تفاهم رسیدیم و از پاساژ مهتاش خریدیم....... دیگه فقط سرویس چوبت مونده که اون رو هم چند تا طرح دیدم و امروز و فردا سفارش میدیم به امید خدا و چند تا تیکه لوازم تزئینی اتاقت که اونا رو هم خورد خورد سر فرصت میگیرم.......... ان شاء ا... به سلامتی بیایی پیشمون و از همش استفاده کنی لپ گلی مامان بووووووووووووووووووس
مامان
23/خرداد 92